سفر به آمستردام هلند
سفر به آمستردام هلند
آب و هوای آمستردام :
هرکسی که تو آمستردام زندگی میکنه هرروز صبح قبل از بیرون اومدن از خونه یه عادت همیشگی داره، اینکه پیشبینی هوای اون روز رو چک کنه تا برمبنای اون لباس بپوشه! برای ما ایرانیا که تابستونامون حسابی گرمه و زمستونامون کمی سرد، این عادت خیلی عجیب و غیرقابل درکه. اما آمستردام با موقعیت جغرافیاییش تو شمال اروپا، خیلی از روزاش سرد و ابر و بادیه.یعنی وقتی خورشید تو آسمون نیست، حتی اگه وسط تابستون هم باشی باید کلاه پشمی و کاپشن تنت باشه تا یخ نزنی. اما اگه شانس بیاری و در مدت اقامتت روزای خورشیددار نصیبت بشه انگار به یه جشن خیابونی با رنگای شاد و مردم خوشحال و خندون دعوت شدی.
خلاصه هوا جوری گرم میشه که انگار تو یه کشور با آب و هوای حارهای هستی. اینجوری بهت بگم که روز آفتابی واسه اشخاص ساکن آمستردام انقد عزیزه که ممکنه به خاطرش اون روز رو مرخصی بگیرن و کلش رو تو کانالها و پارکهای متعددش بگذرونن و تو اینستاگرامشون مدام عکس آپلود کنن که یه روز آفتابی قشنگ، همین الان یهویی!! اما توصیهی من به کسی که داره میره هلند اینه که مهم نیست تو چه ماه و فصلی داری سفر میکنی، همراه خودت هم لباس گرم داشته باش و هم لباس خنک. تو تابستون هم اگه صبح از محل اقامتت میای بیرون و تا شب بیرونی حتمن یه ژاکت تو کیفت بذار.
آمستردام: راحت انگلیسی حرف بزن!
یکی از نگرانیای آدم وقتی میره کشور غیرانگلیسی زبان اینه که چهجوری ارتباط برقرار کنم اگه آدما انگلیسی بلد نباشن؟ خب تو آمستردام خیالت از این بابت راحت باشه، بچههای هلندی از شیش سالگی انگلیسی یاد میگیرن و اصلن بیادبی نیست اگه با مردم به انگلیسی مکالمهای رو شروع کنی. تو خیلی از مغازهها آدما انگلیسی متوجه میشن و به راحتی کمکت میکنن.
باور عمومی از شهر: آزادی، کافیشاپ، ردلایت و راک اند رول!
خیلی از آدما قبل از رفتنشون به هر شهری، یه تصویری از اونجا دارن. اسم آمستردام که میاد هم سن و سالای من فقط یه چیزی به ذهنشون میرسه: عشق و حال.
آره دیگه منم قرار نیس این تصویر رو خراب کنم چون آمستردام یکی از آزادترین و روشنفکرترین شهرهای دنیاست. کافیه تو مرکز تاریخی و قدیمی شهر قدم بزنی تا منطقهی معروف ردلایت رو ببینی و از اون همه امنیتی که اونجا برقراره کف کنی یا از جلوی این کافی شاپهای مخصوص که توش چای و شربت و کافی سرو نمیشه (!) رد بشی و ببینی چه همه در صلح و آرامش به چنگال اعتیاد اسیرند! این جور برات بگم که هر کاری که تو بقیهی دنیا جرمه اینجا ممکنه یه کار نرمال باشه و همه چی به انتخاب خود آدم بستگی داره. حالا این جورم نیست که تو فکر کنی هیچ قانونی واسه این نوع آزادیا وجود نداره.
معماری ساختمونهای شهر: خبری از آسمونخراشها نیست!
خیلی از شهرهایی که پایتخت یه کشوری هستن و اسمشون زیاد شنیده میشه پر از آسمون خراش و ساختمونای بلندن! اصلن انگار یه رقابتی هست تو دنیا واسه ساختن بلندترین و مرتفعترین ساختمونها. شهرهایی مثل نیویورک یا چرا راه دور بریم همین دبی بغل گوشمون! اما تو آمستردام خبری از ساختمونهای بلند نیست. لااقل تو بافت مرکزی شهر ارتفاع ساختمونها نباید از یه حد مجاز بیشتر باشه. ساختمونهای اداری بلند رو خارج از شهر ساختن و ترنها کار جابهجایی کارمندها رو انجام میدن. معماری ساختمونها تو آمستردام جوریه که راهروهای داخلی اکثرن فضای کافی رو برای اسبابکشی ندارن و به همین دلیل یه سری قلاب بالای ساختمونها هست که عین کارتون تام و جری از اونا برای بالا بردن وسایل خونه استفاده میکنن.